پرشکوهدیکشنری فارسی به انگلیسیbrave, magnificent, noble, pompous, princely, resplendent, rich, solemn, stately
رشکوئیهلغتنامه دهخدارشکوئیه . [ رَ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پشتکوه بخش نیر شهرستان یزد. سکنه 674 تن . آب آن از قنات . صنایع دستی زنان کرباس بافی . راه ماشین رو. معدن گل سفید دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
پریسکوپفرهنگ فارسی عمیددستگاهی برای دیدن اشیا و مناظری که در خط دید مشخص قرار ندارند، شامل تعدادی آیینه، عدسی، و منشور که با ترتیب ویژهای در درون یک لوله قرار گرفتهاند و بیشتر در زیردریاییها و تانکها کاربرد دارد.