پراجهشparamutationواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن یک دگره بر روی دگرة دیگر در همان جایگاه ژنی در حالت ناجورتخمی اثر میگذارد
بارثاواواژهنامه آزادپرسوه (parsava)، پرثو، بارساوا؛ سرزمین قوم پارت. نام قدیم خراسان در زمان اشکانیان و هخامنشیان. نام خراسان را از دوران ساسانیان بر این استان گذاشتند که در آن زما
دگرة پراجهشزاparamutagenic alleleواژههای مصوب فرهنگستاندگرة عامل پراجهش متـ . پراجهشزا paramutagenic
چیش پشلغتنامه دهخداچیش پش . [ چ ِ پ ِ ] (اِخ ) ازفرمانروایان قوم پارس (حدود سالهای 675 - 640 ق . م .) پسر و جانشین هخامنش سردودمان سلسله ٔ هخامنشی که پیش از هخامنش ریاست پارسومش ب
شاروایگبیلغتنامه دهخداشاروایگبی . [ ] (اِخ ) نام شهری از ولایت مانائی که خشثریته ٔ (فرا ارتس ) مادی قبل از حمله ٔ قطعی به آشور و چند سال قبل از حمله به پارسومش شخصاً لشکری به آن ولای
خرخارلغتنامه دهخداخرخار. [ خ َ ] (اِخ ) ظاهراً نام کرمانشاهان کنونی بزمان ماقبل حکومت مادها می باشد بنابه کتیبه های آسوری : شلم نصر دوم در 844 ق . م . به نمری که حالا معروف بکردس