پرسنللغتنامه دهخداپرسنل . [ پ ِ س ُ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) مجموع کارمندان یک اداره .- اداره ٔ پرسنل ؛ اداره ٔ کارگزینی .
خرجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خرج، مخارج، هزینه، صرفپول، پرداخت قیمت تمامشده، سربار، خواب سرمایه بَرج هزینههای پرسنلی، هزینۀ استهلاک، هزینۀ پذیرایی، هزینۀ تبلیغات، هزین
کارکنانpersonnelواژههای مصوب فرهنگستانمجموع افراد یک مؤسسه یا کارکنان بخش خاصی از آن * مصوب فرهنگستان اول * از این واژه، در زبان فارسی کلمۀ پرسنلی هم ساخته شده است که به جای آن میتوانیم از واژهها
ارتشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) کر، سپاه، جیش، عسکر، قوا، افواج سازمان ارتش: ستادمشترک، فرماندهی، نیرو، عملیات، دژبان، پشتیبانی، اردنانس، عقیدتی-سیاسی، اطلاعات
پرسنللغتنامه دهخداپرسنل . [ پ ِ س ُ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) مجموع کارمندان یک اداره .- اداره ٔ پرسنل ؛ اداره ٔ کارگزینی .