۱. پرده یا چیزی که برای جلوگیری از نور، جلو پنجره یا در نصب میکند.
۲. روپوش.
۳. (موسیقی) تغییر ارتعاشی میان دو نت متوالی به جز می و فا، و سی و دو.
۴. (هنر) در تئاتر، هریک از قسمتهای بازی و نمایش در تماشاخانه که پرده میافتد و سِن عوض میشود: ◻︎ هرچه در این پرده نشانت دهند / گر نپسندی به از آنت دهند (نظامی۱: ۲۴).
۵. [قدیمی] پوشش؛ حجاب.
۶. [قدیمی] چادر.
۷. (موسیقی) [قدیمی] مفتول روده که به فاصلههای معیّن در دستۀ تار میبندند.
〈 پرده برداشتن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. پرده از روی کسی یا چیزی کنار زدن.
۲. [مجاز] حقیقت کاری را آشکار ساختن.
〈 پرده برداشتن از چیزی:
۱. [مجاز] حقیقت چیزی را آشکار ساختن.
۲. پردهبرداری کردن از آن.
〈 پردۀ بکارت: (زیستشناسی) بافت نازکی در دهانۀ مهبل که بر اثر رابطۀ جنسی، فشار، یا ضربۀ شدید پاره میشود.
〈 پردۀ دیرسال: [مجاز] آسمان؛ روزگار: ◻︎ زاین پردۀ دیرسال / خیالی شدم چون بنازم خیال (نظامی۵: ۷۷۰).
〈 پردۀ صماخ: پردهای نازک و شفاف که در انتهای مجرای گوش خارجی قرار دارد.
〈 پردۀ کسی (چیزی) را دریدن: [قدیمی، مجاز] راز کسی (چیزی) را فاش کردن.
〈 پردۀ نیلگون: [مجاز] آسمان.
〈 درپرده: (قید) [مجاز] پوشیده، پنهان، و غیرصریح.
۱. پوشش، حجاب، ستر، غشا، غطاء
۲. لایه
۳. راه، گاه، مقام، نغمه، نوا
۴. صحنه، نقش
۵. تابلو
۶. چادر، خرگاه، خیمه
۷. اندرون، حرم، حرمسرا
blind, curtain, drape, flap, mask, portiere, portière, purdah, shroud, smoke screen, tone, veil