پرخدوئیلغتنامه دهخداپرخدوئی . [ پ ُ خ َ ] (حامص مرکب ) زشت خوئی . خیره روئی . خربطی . و رجوع به خدو شود.
چرخیدگیلغتنامه دهخداچرخیدگی . [ چ َ دَ / دِ ] (حامص ) گردگردی . دوران . گردش . حرکت دورانی . دور. و رجوع به چرخیدن شود.