پرتوبینیلغتنامه دهخداپرتوبینی . [ پ َ ت َ / تُو ] (حامص مرکب ) رادیوسکپی . (فرهنگستان ). رؤیت درون جوارح آدمی با اشعه ٔ مجهول (ریون ایکس ) .
پرتوبینیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمعاینۀ اعضای بدن بهوسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری؛ رادیوسکوپی.
پرتوبینیradioscopyواژههای مصوب فرهنگستانبررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس * مصوب فرهنگستان اول
پرتوایمنیسنجیradioimmunoassay, RIAواژههای مصوب فرهنگستانروشی دقیق برای سنجش کمّی یک پادگن خاص با استفاده از پادتنی که با ایزوتوپهای پرتوزا نشاندار شده است
پرتوشیمیradiochemistryواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از شیمی که در آن به مطالعۀ ترکیبات پرتوزا و یونش میپردازند
نمایۀ پروتئینی انسانhuman protein index, HPIواژههای مصوب فرهنگستانفهرست توصیفی جامعی از پروتئینهای یاختهها و بافتها و اندامهای انسان اندیشورز
رادیوسکپیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهبررسی اعضای بدن بهوسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری؛ پرتوبینی.
رادیوسکپیلغتنامه دهخدارادیوسکپی . [ ی ُ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) مشاهده ٔ مستقیم درون اجسام کدر بکمک اشعه ٔ نافذ «اشعه ٔ مجهول » که بدرون آن تابانیده میشود . پرتوبینی . از این کار
رادیوسکوپیفرهنگ انتشارات معین( ~. کُ) (اِمر.) بررسی تصویر پرتو ایکس روی پرده یا صفحة حساس ، پرتوبینی . (فره ).