26 فرهنگ

3148 مدخل


ترجمه مقاله

پراکندن

parākandan

پریشان کردن؛ منتشر کردن؛ متفرق ساختن؛ پاشیدن.

۱. تارومار کردن، متفرق کردن
۲. انتشار، نشر
۳. پخش کردن، شایع کردن
۴. گستردن، منتشر کردن
۵. افشاندن، نثار کردن
۶. بههمریختن، ≠ جمع کردن

bestrew, blaze, diffuse, dispel, disperse, dissipate, irradiate, issue, scatter