پریشان کردن؛ منتشر کردن؛ متفرق ساختن؛ پاشیدن.
۱. تارومار کردن، متفرق کردن
۲. انتشار، نشر
۳. پخش کردن، شایع کردن
۴. گستردن، منتشر کردن
۵. افشاندن، نثار کردن
۶. بههمریختن، ≠ جمع کردن
bestrew, blaze, diffuse, dispel, disperse, dissipate, irradiate, issue, scatter