پراوادیلغتنامه دهخداپراوادی . (اِخ ) شهری است واقع در صد هزارگزی جنوب شرقی سلستره به بلغار به بیست و پنج هزارگزی غربی وارنه بر ساحل رودی بهمین نام و آن قصبه ای است دارای 4700 تن سک
پالادلغتنامه دهخداپالاد. (اِ) (مرکب از پای و لاد؟) پالا. پالاده . اسب پالانی . (اوبهی ). جنیبت باشد و پالانی همچنین ؟ (صحاح الفرس ). جنیبت را گویندکه اسب کوتل باشد و آن اسبی است
پالادهلغتنامه دهخداپالاده . [ دَ / دِ ] (اِ) پالاد. اسب جنیبت . (اوبهی ). اسب کوتل . (برهان ) : ابلق ایام را تا برنشیند، میرودسبزخنگ چرخ پیش قدر او پالاده ای . عنصری .|| (ص ) بدگو
پالادیللغتنامه دهخداپالادیل . (اِخ ) (امیل ...) قول ساز و موسیقی دان فرانسوی . مولد بسال 1844م ./ 1259 هَ . ق . در من پِلیه و وفات در سنه ٔ 1926م .1344/ هَ . ق . وی آهنگهای ابتکاری
پالادیولغتنامه دهخداپالادیو. [ ی ُ ] (اِخ ) (آندرِآ) معمار ایتالیائی . مولد ویسانس جانشین برامانته و میکل آنژ در ساختمان کلیسای سن پیِر. وی قصرهای عدیده در وِنسی بساخته است . مولد