پراوادیلغتنامه دهخداپراوادی . (اِخ ) شهری است واقع در صد هزارگزی جنوب شرقی سلستره به بلغار به بیست و پنج هزارگزی غربی وارنه بر ساحل رودی بهمین نام و آن قصبه ای است دارای 4700 تن سک
پرهیاهوئیلغتنامه دهخداپرهیاهوئی . [ پ ُ هََ یا ] (حامص مرکب ) پرآوازی . بسیاری داد و فریاد. بسیاری آوازهای درهم .
ارغوانفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) گلی سرخرنگ و پیوسته به ساقه که پیش از ظاهر شدن برگها شکفته میشود.۲. (زیستشناسی) گیاه این گل با برگهای گرد که در اول بهار گل میدهد و قسمته