پتخ پوواژهنامه آزاد(گنابادی) پِتِخْ پو؛ به هم ریختگی موها، سیخ بودن موها، نامرتب بودن مو، آشفتگی و ژولیدگی مو.
تخ تخلغتنامه دهخداتخ تخ . [ ت ِ ت ِ ] (صوت ) در زبان شیرخوارگان ، از دهان بیرون کن ! از دهان بیرون کن ! آوازیست که به شیرخوارگان بیرون کردن چیزی را از دهان خواهند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
تخ تخلغتنامه دهخداتخ تخ . [ ت ِ ت ِ ] (ع صوت ) کلمه ای است که ماکیان را بدان زجر کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
پتخلغتنامه دهخداپتخ . [ پ َ ] (ص ) مبهوت و متحیر. (برهان ). || ابله . کالیوه . (برهان ) (جهانگیری ).
پتخلغتنامه دهخداپتخ . [ پ َ ] (ص ) مبهوت و متحیر. (برهان ). || ابله . کالیوه . (برهان ) (جهانگیری ).