پتانسیلفرهنگ انتشارات معین(پُ یِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - ظرفیت انجام کار، توانایی برای کار. 2 - کاری که میدان گرانسی یا میدان الکتروستاتیکی ، با علامت مخالف ، انجام می دهد تا واحد جرم یا وا
پتانسیلفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (فیزیک) توانایی انجام کار.۲. [مجاز] توانایی بالقوه برای رشد، توسعه، و پیشرفت.
پتانسیلpotentialواژههای مصوب فرهنگستانکاری که میدان گرانشی یا میدان ایستابرقی/ الکترواستاتیکی، با علامت مخالف، انجام میدهد تا واحد جرم یا واحد بار الکتریکی مثبت از نقطۀ مرجع تا نقطۀ مورد نظر جابهج
مقیاس هیدروژنیhydrogen scaleواژههای مصوب فرهنگستانالکترود هیدروژن برگشتپذیر که پتانسیل صفر بهصورت قراردادی به آن نسبت داده میشود
ولتاژ نول جابهجاشدهneutral point displacement voltageواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف پتانسیل بین نقطۀ صفر موجود یا مجازی و زمین
پتانسیل اُکسایشـ کاهشoxidation-reduction potential, redox potential, half-cell potential 1,electromotive force 1, emfواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل نسبی یک واکنش برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی در وضعیت جریان صفر
ماهیلغتنامه دهخداماهی . (اِ) ترجمه ٔ سمک و حوت . (آنندراج ).حیوانی که در آب زیست دارد و دارای ستون فقری می باشد و به تازی حوت نامند. (ناظم الاطباء). در اوستا، «مسیه » (ماهی ). پ
زهرهلغتنامه دهخدازهره . [ زَ رَ / رِ ] (اِ) پوستی باشد پرآب که بر جگر آدمی و حیوانات دیگر چسبیده است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). و به عربی مراره گویند.(انجمن آرا) (آنندرا