پایۀ آزمایشtest standواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای آزمایش و راهاندازی موتور شامل تجهیزات روشن کردن موتور و اتصال آن به یک جایگاه دارای تجهیزات واپایی و پایشگری
پایۀ دماسنجthermometer supportواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که دماسنجهای کمینه و بیشینه را در وضعیت مناسب برای اندازهگیری در ابزارپوش نگهداری میکند
پایۀ اَبرcloud baseواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین تراز جوّ که در آن هوا دارای کمیت قابلمشاهدهای از ذرات اَبر است
پایۀ انتهاییterminal abutmentواژههای مصوب فرهنگستاندندان طبیعی یا کاشتینۀ دندانی (dental implant) در هریک از دو انتهای پل که باعث نگه داشتن آن میشود
پایۀ انگشتی پیستونpiston boss,piston pin bossواژههای مصوب فرهنگستانبرآمدگی دور حفرۀ انگشتی در داخل پیستون که انگشتی در آن قرار دارد
پایکstipeواژههای مصوب فرهنگستانپایۀ برگ که غالباً در مادگیبَر یا سرخسها یا پایۀ خاکرُستخزهایها (sporophyt of mosses) دیده میشود
پایۀ چندگانهmultiple abutmentواژههای مصوب فرهنگستاندو یا چند دندان مجاور که بههم متصل میشوند تا درمجموع بهعنوان یک پایۀ واحد برای دندانواره عمل کنند
پایۀ دستگاه شمارbase of a number systemواژههای مصوب فرهنگستاندر یک دستگاه شمار، عددی طبیعی و بزرگتر از یک که هر عدد طبیعی برحسب توانهای آن با ضرایب صحیح نامنفی نوشته میشود متـ . پایۀ دستگاه اعداد