اقسانلغتنامه دهخدااقسان . [ اِ ] (ع مص ) درشت گردیدن دست و شوخ بستن بکار کشت و آب کشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تقلعثلغتنامه دهخداتقلعث . [ ت َ ق َ ع ُ ] (ع مص ) پاکشان رفتن که گویی از گل برمی کند پا را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تقلع شود.