پاریمالغتنامه دهخداپاریما. (اِخ ) یا دریاچه ٔ سفید و یا آموکو، دریاچه ٔمشهور در تاریخ افسانه ای و موهوم کشور اِلدورادو.
پاپی بودنلغتنامه دهخداپاپی بودن . [ پ َ / پ ِ دَ ] (مص مرکب ) در امری اصرار ورزیدن . تعقیب آن کردن .
پابریده بودنلغتنامه دهخداپابریده بودن . [ ب ُ دَ /دِ دَ ] (مص مرکب ) (... از جائی )؛ ترک مراوده کردن از آن جای . یا به ترک مراوده واداشته شدن از جایی .