پانیذلغتنامه دهخداپانیذ. (اِ) پانید. شکرقلم . نوعی ازحلوا. و فانیذ معرب آن است . (برهان ). رجوع به بانیذشود. فانیذ : و [ اندر سلابور هندوستان ] شکر و انگبین و پانیذ و جوز هندی ..
پانیذفرهنگ انتشارات معین( اِ.) = پانید. فانیذ: 1 - شکر سرخ . 2 - قند مکرر، شکر قلم ، شکربرگ . 3 - نوعی حلوا مانند شکر لیکن از آن غلیظ تر که از شکر و روغن و بادام تلخ و خمیر می ساختند
پانیذفرهنگ نامها(تلفظ: pāniz) (= پانید) ، قند مکرر ، شکر ، شکر برگ ، شکر قلم ، نوعی از حلوا که از شکر و روغن بادام تلخ و خمیر میساختند.
چَفتۀ پانیذelliptical arch 1, semielliptical arch 1, basket-handled arch 1, basket arch 1واژههای مصوب فرهنگستانصورت ساختهشدۀ قوس پانیذ
قوس پانیذelliptical arch 2, semielliptical arch 2, basket-handled arch 2, basket arch 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قوس چرب که با نیمبیضی افقی یا کمانهای چند دایره ترسیم میشود
پانیلغتنامه دهخداپانی . (هندی ، اِ) آب . (رشیدی ). ماء : نه در آن معده ریزه ٔ میده نه در آن دیده قطره ٔ پانی . سنائی .اسامی دراین عالم است ار نه حاشاچه آب و چه نان و چه میده چه
پانی پاتلغتنامه دهخداپانی پات . (اِخ ) شهری بر ساحل رود جمنه در ایالت دهلی و مردم آن بیش از دوثلث مسلمان میباشند. مجموع اهالی آنجا 25000 تن است و این شهرمیدان محاربات عدیده بوده است
پانیازیسلغتنامه دهخداپانیازیس . (اِخ ) پسر پلیارخس از کسان هردُت . وی در حدود 457 به امر لیگدایلس جبار کشته شد. او را منظومه ای به نه هزار بیت و منظومه ای به هفت هزار بیت بوده است .
چَفتۀ پانیذelliptical arch 1, semielliptical arch 1, basket-handled arch 1, basket arch 1واژههای مصوب فرهنگستانصورت ساختهشدۀ قوس پانیذ
درکلغتنامه دهخدادرک . [ دَ ] (اِخ ) شهری است از حدود مکران به ناحیت سند و از وی پانیذ خیزد. (حدود العالم ). شهری است در مکران در سه منزلی قربون و سه منزلی راسک . (از معجم البلد