پامچاللغتنامه دهخداپامچال . (اِ) زهرالربیع. نوعی از گیاه گل دار که در نواحی معتدله ٔ اروپا و آسیا میروید و انواع آن عبارتست از پامچال زبره . پامچال نرمه . پامچال مُطبّق . پامچال زرد .
پامچالفرهنگ فارسی عمید۱. گیاهی با برگهای درشت و ستبر و شاخههای کوتاه که از میان آنها ساقهای به بلندی ۲۰ سانتیمتر بالا میرود و بر سر آن گلهای زیبا به رنگهای مختلف سرخ، زرد، و سفید شکفته میشود و بر چند نوع است؛ گل نوروز؛ زهرالربیع؛ پریمور؛ پریمولا.۲. گل این گیاه.
پامچالPrimulaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از پامچالیان با 400 تا 500 گونه از گیاهان علفی کوتاه که بومی مناطق معتدل نیمکرۀ شمالی و جنوب کوههای اتیوپی و اندونزی و گینه و مناطق معتدل جنوب امریکای جنوبی هستند؛ بسیاری از آنها گلهای زیبا دارند
پامچالفرهنگ فارسی معین( اِ.) گیاه علفی یک ساله و زینتی از تیرة پامچالیان با گل های زرد روشن و بی بو و برگ هایی در ته ساقه .
حمائللغتنامه دهخداحمائل . [ ح َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ حمالة. (غیاث ) (آنندراج از صراح ).ج ِ حمالة، به معنی دوال شمشیر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). دوال شمشیر و آنچه در بر آویزند. (آنندراج از منتخب و کشف ). و ظاهراً قرآن کوچک تقطیع را بهمین جهت حمائل گویند که از سبکی قابل آن باشد که آنرا در بر
حماللغتنامه دهخداحمال . [ ح َ ] (ع اِ) دیه . (از اقرب الموارد). خون بها. (دهار). || غرامت و تاوان که قومی از قوم دیگر حمل می کنند. (از اقرب الموارد). ج ، حُمُل . (اقرب الموارد).
حماللغتنامه دهخداحمال . [ ح َم ْ ما ] (ع ص ) مبالغه ٔ حامل است . (اقرب الموارد). رجوع به حامل شود. || بار بردار. (منتهی الارب ). باربر. برنده . بردارنده ٔ بار. بارکش . (دهار). ج ، حمالون . (منتهی الارب ) : کرسیش چون شد اسب و خر حمال چون شد استرش زاغش نگر صاحب خ
حماللغتنامه دهخداحمال . [ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ حَمل به معنی بار شکم از بچه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حمل شود. || بمعنی حَمالَة. (منتهی الارب ). بند شمشیر. (دهار). رجوع به حمالة شود.
پامچالیانPrimulaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از خلنگسانان با حدود 24 سرده و 1000 گونه که در نیمکرۀ شمالی پراکندگی گسترده دارند و شامل گیاهان زینتی و گلهای خودرو میشوند
پامچال جنگلیلغتنامه دهخداپامچال جنگلی . [ ل ِ ج َ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از پامچال که در دَرفَک آنرا کرماج نامند.
پامچال جنگلیلغتنامه دهخداپامچال جنگلی . [ ل ِ ج َ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از پامچال که در دَرفَک آنرا کرماج نامند.
پامچالیانPrimulaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از خلنگسانان با حدود 24 سرده و 1000 گونه که در نیمکرۀ شمالی پراکندگی گسترده دارند و شامل گیاهان زینتی و گلهای خودرو میشوند