پاطاقلغتنامه دهخداپاطاق . (اِخ ) نام محلی و گردنه ای بر کنار راه کرمانشاه و قصر شیرین میان سرحد دیزه و سرپل ذهاب در 704000 گزی طهران که از نقاط مهم نظامی غرب محسوب است و سابقاً ع
پاطاقcantrailواژههای مصوب فرهنگستانخطی فرضی در طول خطنورد مسافری که نشاندهندۀ فصل مشترک حد بالایی بدنه و انحنای سقف است
پرطاقلغتنامه دهخداپرطاق . [ ] (اِ) قسمی جامه : مکن پرطاق والا را منقش که بنیادش نه بنیادیست محکم .نظام قاری .
پرطاقتلغتنامه دهخداپرطاقت . [ پ ُ ق َ ] (ص مرکب )پرتحمل . حمول . گرانجان . تاب آورنده . مقابل کم طاقت .
چالکهلغتنامه دهخداچالکه . [ ک َ ] (اِخ ) موضعی نزدیک پاطاق نزدیک کرمانشاه . مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از منزل «پاطاق » که بعقیده ٔ بعضی «عقبه ٔ حلوان » همان است ، چون مسافر به ط
کوهالیلغتنامه دهخداکوهالی . (اِخ ) دهی از دهستان پاطاق که در بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع است و 130 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قره کهلغتنامه دهخداقره که . [ ق َ رَ ک ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان پاطاق بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 9500 گزی جنوب خاوری سرپل ذهاب و کنار شوسه ٔ قصرشیرین به کرمانشاه . موقع