لغتنامه دهخدا
کرپاسو. [ ک َ ] (اِ) نوعی از حرباست و آن کوچک است و چون آن را بزنند دمش از بدن جدا شود و تا دیری حرکت کند و عربان وزغه گویندش . از موذیان است و گویند هرکه وزغه را بزند چنان باشد که هفت من گندم به درویشی تصدق کند. کرپاشو. (برهان ) (آنندراج ). چلپاسه ٔ زهردار. کرپاسه . کرپاشه .