پاسخانهلغتنامه دهخداپاسخانه . [ ن َ /ن ِ ] (اِ مرکب ) قراولخانه . جای پاسبان : ز بختت آنکه اکنون وقت سرماست جهان همواره چون بفسرده دریاست کنون در دست سرمای زمانه نشیند پاسبان در پا
پاسخنامهفرهنگ انتشارات معین( ~. مِ) (اِ.) برگه یا دفترچه ای که برای نوشتن پاسخ پرسش های خاص آماده شده است و معمولاً در آزمون ورودی دانشگاه و مانند آن به کار می رود. مق . پرسشنامه .
پاسخلغتنامه دهخداپاسخ . [ س ُ ] (اِ مرکب ) (از: پات ، ضد. مقابل . و سخون ، گفتار.) جواب . مقابل پرسش . مقابل سؤال : زش از او پاسخ دهم اندر نهان زش به بیداری [ ظ: پیدائی ] میان
لادیکشنری عربی به فارسینه اين و نه ان , هيچيک , هيچيک از اين دو , پاسخ نه , منفي , مخالف , خير , ابدا
ذِي ﭐلْقَرْنَيْنِفرهنگ واژگان قرآنلقب يكي از اولياء الهي عليهم السلام (در روايتي از امام صادق عليه السلام درمورد ذي القرنين عليه السلام آمده است که کارهائي ميکرد که از بشر عادي ساخته نيست و شخص