پاستلغتنامه دهخداپاست . [ ت ُ ] (اِخ ) شهری به کلمبیا در ایالت کوکا، مرکز ناحیه ای به همین نام بر دامنه ٔ کوه آتش فشان گالرا. دارای 11000 تن سکنه و آن بسال 1539م .945/ هَ . ق .
پاستورولغتنامه دهخداپاستورو. (اِخ ) عصبه هائی از کشاورزان که در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی برسنیورها (ارباب ) در بعض نواحی اروپا طغیان کردند.
پاستریزهلغتنامه دهخداپاستریزه . [ ت ُ زِ ] (فرانسوی ، مص ، اِ) گرم کردن آب جو و شراب و شیر و جزآن بنابر اصول علمی (پاستور) برای کشتن جراثیم تخمیری آن . || (ن مف ) مایعات که بر طبق ا
پاستناگلغتنامه دهخداپاستناگ . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) پاستیناگ . نوعی ماهی در دریاها و رودهای آمریکای جنوبی .
پاسترهلغتنامه دهخداپاستره . [ ت ُ رِ ] (اِخ ) (کلود - امانوئل ...) سائس و محقق فرانسوی . عضو شورای عالی و وزیر دادگستری فرانسه . مولد بسال 1756م .1169/ هَ . ق . در مارسی و وفات در
پاستالغتنامه دهخداپاستا. (اِخ ) ژیودیتا. مغنیه ٔ ایتالیائی . مولد بسال 1798م .1212/ هَ . ق . در شهر کُم و وفات در سنه ٔ 1865م .1281/ هَ . ق .
پاستورولغتنامه دهخداپاستورو. (اِخ ) عصبه هائی از کشاورزان که در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی برسنیورها (ارباب ) در بعض نواحی اروپا طغیان کردند.
پاستریزهلغتنامه دهخداپاستریزه . [ ت ُ زِ ] (فرانسوی ، مص ، اِ) گرم کردن آب جو و شراب و شیر و جزآن بنابر اصول علمی (پاستور) برای کشتن جراثیم تخمیری آن . || (ن مف ) مایعات که بر طبق ا
پاستناگلغتنامه دهخداپاستناگ . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) پاستیناگ . نوعی ماهی در دریاها و رودهای آمریکای جنوبی .
پاسترهلغتنامه دهخداپاستره . [ ت ُ رِ ] (اِخ ) (کلود - امانوئل ...) سائس و محقق فرانسوی . عضو شورای عالی و وزیر دادگستری فرانسه . مولد بسال 1756م .1169/ هَ . ق . در مارسی و وفات در
پاستالغتنامه دهخداپاستا. (اِخ ) ژیودیتا. مغنیه ٔ ایتالیائی . مولد بسال 1798م .1212/ هَ . ق . در شهر کُم و وفات در سنه ٔ 1865م .1281/ هَ . ق .