پارمیسواژهنامه آزادبهشت كوچك، دختر برديا، زن داريوش بهشت کوچک نام دختر بردیا برادر کمبوجیه - معنی آن جدا شده از بهشت - تکه ای از بهشت به معنای یکتا و یگانه دختر پاک دامن، عروس با
پاریسلغتنامه دهخداپاریس . (اِخ ) ماتی یو. کشیش انگلیسی از پیروان سن بنوا. وی مؤلف «وقایعنامه ٔ بزرگ انگلستان » است . وفات بسال 1259م ./ 656 هَ . ق .
پاریسلغتنامه دهخداپاریس . (اِخ ) گاستون . پسر پُلَن پاریس دانشمند فقه اللغه که او را نیز مانند پدر آثار مهمی در باب شعر قرون وسطی است . مولد در آوِنَه بسال 1839م .1254/ هَ . ق .
پاریسلغتنامه دهخداپاریس . (اِخ ) (پُلَن ) محقق فرانسوی که تتبعات او در ادبیات قرون وسطی فرانسه مایه ٔ شهرت او شده است مولد بسال 1800م ./ 1214 هَ . ق . و وفات در سنه ٔ 1881م ./ 12
سریراسواژهنامه آزادسَریراس به معنی زیبای بر تخت نشسته ی پارس که از صفات پادشاها زمان هخامنشی است. تلفظ صحیح:Sariras. سریر:به معنی اریکه، اورنگ و تخت پادشاهی است. سریرا (سریر+ا):"
گئوماتلغتنامه دهخداگئومات . [ گ ِ ] (اِخ ) گوماتا. غاصب تاج و تخت هخامنشی که در زمان مسافرت کمبوجیه پسر کوروش بزرگ به مصر خود را بنام بردیا برادر پادشاه معرفی و سلطنت را غصب کرد.