پادشاهیلغتنامه دهخداپادشاهی . [ دْ / دِ ] (حامص ) سلطنت . ملکت . (دهار). ملک . اِمارت . ولایت . (مهذب الاسماء). شاهی . سمت پادشاه : و پسران لیث که پادشاهی بگرفتند از آنجا [ از شهر
پادشاهیفرهنگ انتشارات معین( ~.) [ په . ] 1 - (حامص .) سلطنت ، ملکت . 2 - ( اِ.) مملکت ، قلمرو. 3 - مدت سلطنت . 4 - تسلط ، چیرگی .
پادشاهی راندنلغتنامه دهخداپادشاهی راندن . [ دْ / دِ دَ ] (مص مرکب ) سلطنت کردن : و چون او را وفات آمد دارا هنوز نزاده بود و مادرش پادشاهی میراند. (ابن بلخی ).