پاتیللغتنامه دهخداپاتیل . (اِ) ظرف بزرگ مسین و جز آن که دهانه ٔآن فراختر از شکم است و در آن چغندر و آشهای بزرگ وفرنی و امثال آن پزند. پاتیله . تیان . طنجیر. لوید. و رجوع به پاتیل
پاتیلفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدیگ دهانفراخ معمولاً از جنس مس. پاتیل شدن: (مصدر لازم) ‹پاتیلی شدن› [عامیانه، مجاز] مستِ مست شدن و از پا درآمدن.
پاتیل مسیگویش اصفهانی تکیه ای: pâtilǰe طاری: digǰe طامه ای: pâtilag طرقی: potil کشه ای: dig نطنزی: dig
پاتیللغتنامه دهخداپاتیل . (اِ) ظرف بزرگ مسین و جز آن که دهانه ٔآن فراختر از شکم است و در آن چغندر و آشهای بزرگ وفرنی و امثال آن پزند. پاتیله . تیان . طنجیر. لوید. و رجوع به پاتیل
پاتیلفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدیگ دهانفراخ معمولاً از جنس مس. پاتیل شدن: (مصدر لازم) ‹پاتیلی شدن› [عامیانه، مجاز] مستِ مست شدن و از پا درآمدن.