یکونلغتنامه دهخدایکون . [ ی َ ] (اِ) نوعی از جامه باشد، آن را از حریر الوان بافند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). جامه ای باشد که از حریر سازند. (صحاح الفرس ). جامه ٔ حریر الوان .
يَکُوناًفرهنگ واژگان قرآنمسلماً باشد ( در عبارت "وَلَيَکُوناً مِّنَ ﭐلصَّاغِرِينَ " برای سهولت تلفظ جایگزین "يَکُونَنَّ "شده)
يَکُوناًفرهنگ واژگان قرآنمسلماً باشد ( در عبارت "وَلَيَکُوناً مِّنَ ﭐلصَّاغِرِينَ " برای سهولت تلفظ جایگزین "يَکُونَنَّ "شده)
يَکُونُونَفرهنگ واژگان قرآنباشند ( عبارت "کَادُواْ يَکُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً" یعنی : نزديك بود جمعيت انبوه و متراكمى بر سر او بريزد)