يُفْتَنُونَفرهنگ واژگان قرآنآزمايش مي شوند - گداخته مي شوند (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن
يَفْتِنُونَکَفرهنگ واژگان قرآنتو را به فتنه بيندازند - تو را منحرف سازند (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده
يَفْتَرُونَفرهنگ واژگان قرآندروغ مي بندند ("کَانُواْ يَفْتَرُونَ " : دروغ مي بستند.عبارت "ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ يَفْتَرُونَ " يعني : آنچه را همواره به دروغ شريك خدا انگاشته بودند [گم
يَفْتِنُوکَفرهنگ واژگان قرآنکه تو را به فتنه بيندازند - که تو را منحرف سازند (عبارت "وَﭐحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ ﭐللَّهُ إِلَيْکَ " يعني : و از آنان برحذر باش كه م
فَتَنَّافرهنگ واژگان قرآنآزموديم (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چيز در آتش و يا سوزان
فَتَنَّاکَفرهنگ واژگان قرآنتو را آزموديم (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چيز در آتش و يا
فِتْنَةٌفرهنگ واژگان قرآنوسيله آزمايش - گرفتاري که جنبه آزمايش دارد - وسیله و سبب عذاب - عذاب (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن
فِتْنَتُکَفرهنگ واژگان قرآنآزمايش تو (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چيز در آتش و يا سوز
فِتْنَتَکُمْفرهنگ واژگان قرآنعذابتان (کلمه فتن در اصل به معناي اين عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبي و بديش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چيز در آتش و يا سوزان