يُفْتَرَىٰفرهنگ واژگان قرآنبه دروغ بافته شده است- افتراء زده شده است ( افک به معناي گرداندن هر چيزي است از صورت اصليش ، و لذا به دروغ هم افک مي گويند)
يَفْتَرِينَهُفرهنگ واژگان قرآنآن را به دروغ و افتراء نسبت ندهند (عبارت "وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ " يعني : طفل حرامزاده خود را به دروغ و
يَشْتَرِيفرهنگ واژگان قرآنمي خَرد (کلمه اشتراء که مصدر فعل يشترون است به معناي خريدن و کلمه شراء به معناي فروختن است . البته اگربعد از هرکدام حرف اضافه "ب" بيايد معنايش برعکس مي شود)
يَفْتَرُونَفرهنگ واژگان قرآندروغ مي بندند ("کَانُواْ يَفْتَرُونَ " : دروغ مي بستند.عبارت "ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ يَفْتَرُونَ " يعني : آنچه را همواره به دروغ شريك خدا انگاشته بودند [گم
يَفْتَرِينَهُفرهنگ واژگان قرآنآن را به دروغ و افتراء نسبت ندهند (عبارت "وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ " يعني : طفل حرامزاده خود را به دروغ و
أَيْدِيهِنَّفرهنگ واژگان قرآندستهايشان(مؤنث)(عبارت "وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ "یعنی :فرزندي که ميان دست و پاي خود پرورانده و لذا می دانند
يَفْتَرُونَفرهنگ واژگان قرآندروغ مي بندند ("کَانُواْ يَفْتَرُونَ " : دروغ مي بستند.عبارت "ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ يَفْتَرُونَ " يعني : آنچه را همواره به دروغ شريك خدا انگاشته بودند [گم
لَا يُفَتَّرُفرهنگ واژگان قرآنتخفیف داده نمی شود (کلمه يفتر مضارع مجهول از مصدر تفتير است که به معناي تخفيف و کم کردن است )
ضَلَّفرهنگ واژگان قرآنگم کرد (عبارت "ضَلَّ عَنْهُم مَّا کَانُواْ يَفْتَرُونَ " یعنی : آنچه را همواره به دروغ شريك خدا انگاشته بودند [گم شده] از دستشان مىرود)