يُضَاعِفْهَافرهنگ واژگان قرآنآن را دو چندان مي کند - آن را دو برابر مي کند (جزمش به دليل جواب واقع شدن براي شرط قبل ازخود مي باشد)
داهفةلغتنامه دهخداداهفة. [ هَِ ف َ ] (ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از مصدر دهف ، به معنی سخت گرفتن : داهفة من الناس ؛ مرد مسافر دور از اهل . (منتهی الارب ). داهفةمن الابل ؛ شتر مانده ٔ از درازی سفر. (منتهی الارب ).
دوافعلغتنامه دهخدادوافع. [ دَ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ دافعة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به معنی زمین نشیب و نرم که در آن آب رود. (آنندراج ). رجوع به دافعة شود. || ج ِ دافع. (غیاث ).
ذاهفةلغتنامه دهخداذاهفة. [ هَِ ف َ ] (ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از ذهف .اِبل ذاهفة؛ شتران بستوه آمده از بس رفتن . داهفة.
يُضَاعِفْهُفرهنگ واژگان قرآنآن را دو چندان مي کند - آن را دو برابر مي کند (جزمش به دليل جواب واقع شدن براي شرط قبل ازخود مي باشد)