دوردیکشنری عربی به فارسینوبت , چرخش , گردش (بدور محور يامرکزي) , چرخ , گشت ماشين تراش , پيچ خوردگي , قرقره , استعداد , ميل , تمايل , تغيير جهت , تاه زدن , برگرداندن , پيچاندن , گشتن ,
انجذبدیکشنری عربی به فارسیسنگين کردن , بوسيله قوه جاذبه حرکت کردن , بطرف جاذبه يامرکز نفوذ متمايل شدن , متمايل شدن بطرف , گرويدن
ايقونةدیکشنری عربی به فارسیشمايل , تمثال , تنديس , پيکر , تصوير , تصوير حضرت مسيح يامريم ويامقدسين مسيحي