وانلغتنامه دهخداوان . (اِخ ) دریاچه ای است به آسیای صغیر. بحیره ٔ ارجیش . بحیره ٔ طِریخ (به مناسبت ماهی طِریخ که در آنجا بسیار است ) .
وانلغتنامه دهخداوان . (اِخ ) نام شهری است در ترکیه ، واقع در فلات ارمنستان در ساحل شرقی دریاچه ٔ وان . (دائرة المعارف اسلامی از حاشیه ٔ برهان ). نام ولایتی از ملک آذربایجان . (
وانلغتنامه دهخداوان . (روسی ، اِ) ظرف بزرگ فلزی یا چینی که در حمام نصب کنند ودر آن بدن را شستشو دهند. (از فرهنگ فارسی معین ).
و ان یکاد خواندنلغتنامه دهخداو ان یکاد خواندن .[ وَ اِ ی َ / اِی ْ ی َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) آیه ٔ«و ان یکاد» برای چشم زخم بر کسی دمیدن : و ان یکاد همی خواند جبرئیل امین همی دمید بر آن پ
و ان یکادلغتنامه دهخداوان یکاد. [ وَ اِ ی َ / اِی ْ ی َ ] (اِخ ) نام آیه ٔ 51 از سوره ٔ 68 (سورةالقلم ) قرآن مجید و تمام آیت این است : و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمع
مؤیدفرهنگ انتشارات معین(مُ ءَ یِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - تایید کننده . 2 - محکم کننده ، استوار دارنده .
و ان یکاد خواندنلغتنامه دهخداو ان یکاد خواندن .[ وَ اِ ی َ / اِی ْ ی َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) آیه ٔ«و ان یکاد» برای چشم زخم بر کسی دمیدن : و ان یکاد همی خواند جبرئیل امین همی دمید بر آن پ
و ان یکادلغتنامه دهخداوان یکاد. [ وَ اِ ی َ / اِی ْ ی َ ] (اِخ ) نام آیه ٔ 51 از سوره ٔ 68 (سورةالقلم ) قرآن مجید و تمام آیت این است : و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمع
کاورفرهنگ انتشارات معین(وِ) [ انگ . ] (اِ.) پوشش چیزی مثل کتاب یا لباس که معمولاً مانع دیده شدن شکل اصلی آن نمی شود، پوشن (فره ) .
ریسیورفرهنگ انتشارات معین(وِ) [ انگ . ] (اِ.) دستگاه تبدیل کنندة فرکانس در مجموعة دریافت کنندة تصاویر ماهواره ای .
تعارض انسان و حیاتوحشhuman-wildlife conflict, HWCواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن نیازهای حیاتوحش و انسان با یکدیگر در تقابل قرار میگیرد