ویولغتنامه دهخداویو. [ وْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورش رستم بخش شاهرودشهرستان هروآباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
الویولغتنامه دهخداالویو. [ اِ ل ِ ] (اِخ ) ژان . آوازخوان فرانسوی که به سال 1769 م . در رن بدنیا آمد و1842 در پاریس درگذشت .
الویولغتنامه دهخداالویو. [ اِ ل ِ ] (اِخ ) ژان . آوازخوان فرانسوی که به سال 1769 م . در رن بدنیا آمد و1842 در پاریس درگذشت .
ویوگلغتنامه دهخداویوگ . [ وَ یو ] (اِ) عروس . بیوگ . بیو. ویو. (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : که جاوید این سرا آراسته بادپر از شادی و ناز و خواسته باددر او خرم ویوگان و خسوران عروسان
ویونافرهنگ نامها(تلفظ: vauonā) [وَیُو (در سنسکریت) = عروس و (در اوستایی) = ازدواج کردن + نا (پسوند نسبت)] منسوب به وَیو ؛ (به مجاز) عروس ؛ دختری که عروس شده .