26 فرهنگ

10308 مدخل


ویران

virān

خراب؛ بایر.
⟨ ویران کردن: (مصدر متعدی) خراب کردن؛ منهدم ساختن.

بایر، خراب، خرابه، فروریخته، مخروب، مخروبه، منهدم، ناآباد، ویرانه ≠ آباد

derelict, desolate, dilapidated, fallen, ruinous, tumbledown, waste