وکحلغتنامه دهخداوکح . [ وَ ] (ع مص ) سخت سپردن چیزی را زیر پای . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
وکحلغتنامه دهخداوکح . [ وُ ک ُ ] (ع ص ، اِ) مرغ بچگان فربه آکنده گوشت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). مفرد آن واکح یا وکوح است . (از اقرب الموارد).