وَضَعَفرهنگ واژگان قرآنقرار داد - نهاد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كا
وضعدیکشنری فارسی به عربیاتزان , اکذوبة , بادرة , سلوک , سمت , صلة , عصا , فرض , محطة , مرحلة , موطي , هالة , هيئة , وقفة
وُضِعَفرهنگ واژگان قرآنقرار داده شد ("وضع"يعني نهادن و متضاد رفع كه به معني بلند كردن و برداشتن است. همانگونه كه در عبارت "وَﭐلسَّمَاءَ رَفَعَهَا "در مورد آسمان كلمه ي رفع را به كار ب
وضعفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسلوب، راه، روش، شیوه، طرز، طریقه، نهج ۲. حالت، حال، شکل، موقعیت ۳. هیئت ۴. گذاشتن، نهادن ۵. جنبه، چگونگی، کیفیت، وجه ۶. ایجاد، تاسیس، تشکیل، خلقت، قرار، نها