کژغاهلغتنامه دهخداکژغاه . [ ک َ ] (اِ مرکب ) همان غژغاه است که دم گاو چین وختا باشد و بر گردن اسب اندازند و به قطاس معروف شده است . (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به کژغاو شود.
متحنفلغتنامه دهخدامتحنف . [م ُ ت َ ح َن ْ ن ِ ] (ع ص ) آن که دین حنیف اختیار کرده وختنه کند. (آنندراج ). اختیارکننده ٔ دین حنیف و خود را ختنه کننده و کناره گیرنده از پرستش بت . |