25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ولنگاری کردن
ویلان
لاقید
مداهنه کار
بیبندوبار
ویلان
بیشتر بدانید
اظهورسقس
قعاص
جشامة
عرطب
شِفَاءٌ
high-low
ولنگار
vele(a)ngār
معنی
بیقید؛ بیپروا؛ بیبندوبار.
مترادف
بدردنخور، بیبندوبار، بیتربیت، سهلانگار، شلخته، ولو، ویلان، هرزه
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.