ولغانلغتنامه دهخداولغان . [ وَ ل َ ] (ع مص ) ولغ. ولوغ . به اطراف زبان آب خوردن سگ از ظرف یا درکردن زبان خود را در آن و جنبانیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به ولوغ و و
ولقانواژهنامه آزادوولکان یا وُلکان (به لاتین:وولکانوس)، با نام مستعار مولسیبر، رب النوع آتش و فلزکاری، در اساطیر روم محسوب می شد. وی خدای سودمندی های آتش و همینطور خدای ممانعت کن
وِلْدَانٌفرهنگ واژگان قرآنفرزندان - نوجوانان (جمع وَلد. در عبارت "يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ " طواف کردن نوجوانان بهشتي بر پيرامون مقربين کنايه است از حسن خدمتگزاري آنان.
ولغلغتنامه دهخداولغ. [ وَ / وُ ] (ع مص ) ولوغ . وَلَغان . به اطراف زبان آب خوردن سگ از ظرف یا درکردن زبان خود را در آن و جنبانیدن (و این معنی از باب حسب و سمع نیز آید). (منتهی
ولوغلغتنامه دهخداولوغ . [ وُ ] (ع مص ) ولغ [وَ / وُ ] . وَلَغان . آب خوردن سگ به اطراف زبان ازظرف یا درکردن زبان خود را در آن و جنبانیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به