ولتاژ تماسtouch voltageواژههای مصوب فرهنگستانولتاژی که در هنگام نشتی عایق، در میان قطعاتی که بهطور همزمان در دسترس هستند، ایجاد میشود
ولتاژفرهنگ فارسی معین(وُ) [ فر. ] (اِ.) اختلاف انرژی پتانسیل مربوط به واحد بار الکتریکی در فاصلة بین دو نقطه از مدار جریان یا دو سر باطری ، اختلاف پناسیل . (فره ).
حد ولتاژ تماسtouch voltage limitواژههای مصوب فرهنگستانبیشینهولتاژی میان ولتاژ سطحی و ولتاژ عنصر رسانای متصل به زمین، در هنگام بروز نقص
ولتاژ تماس احتمالیprospective touch voltageواژههای مصوب فرهنگستانبالاترین ولتاژ تماس که در هنگام بروز نقص احتمال دارد در تجهیزات الکتریکی ایجاد شود
حد ولتاژ تماس متداولconventional touch voltage limitواژههای مصوب فرهنگستانبیشینهولتاژ تماسی که تحتتأثیر شرایط بیرونی خاص، ممکن است بهطور پیوسته ایجاد شود
ولتاژفرهنگ فارسی معین(وُ) [ فر. ] (اِ.) اختلاف انرژی پتانسیل مربوط به واحد بار الکتریکی در فاصلة بین دو نقطه از مدار جریان یا دو سر باطری ، اختلاف پناسیل . (فره ).
خیز اولیۀ ولتاژinitial surge voltageواژههای مصوب فرهنگستانخیز ولتاژی که، پس از بروز نقصی گسترده، ممکن است در زمان بازیابی شبکه روی دهد
خیز ولتاژvoltage surgeواژههای مصوب فرهنگستانموج ولتاژ گذرایی که در طول یک خط یا مدار منتشر میشود و ویژگی آن افزایش سریع ولتاژ و سپس کاهش غیرنوسانی و ملایم آن است
دنبالۀ ضربۀ ولتاژtail of voltage impulseواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ضربۀ ولتاژ که پس از قله روی میدهد
انحراف ولتاژvoltage deviationواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف بین ولتاژ یک نقطه از سامانه در یک لحظۀ معین و ولتاژ مرجع که بهصورت درصد بیان میشود