۱. [مجاز] زادگاه.
۲. منطقه.
۳. [منسوخ] شهر و توابع آن که یک نفر والی بر آن فرمانروایی میکرد، برابر با شهرستان کنونی.
۴. [قدیمی] کشور.
۵. (اسم مصدر) [قدیمی] حکومت کردن؛ فرمانروایی.
۶. (تصوف) ولی بودن؛ مقام ولی.
فرمانروای
۱. ارشدیت، امارت، حکومت، رهبریت، رهبری، مرشدی، وصایت، وکالت
۲. خطه، سرزمین، شهر، مدینه، مملکتبلد
province