وقوع

voqu'

۱. افتادن.
۲. فرود آمدن.
۳. قرار گرفتن.
۴. واقع شدن.
۵. (ادبی) مکتبی در شعر فارسی قرن دهم که ویژگی عمدۀ آن بیان واقعیت و پرهیز از اغراق‌های شاعرانه بود؛ واسوخت.

۱. اتفاق، حدوث، رخداد، رویداد
۲. بروز، پیدایش، ظهور

وقوع

لغت‌نامه دهخدا

وقوع . [ وُ ] (ع مص ) افتادن . (منتهی الارب ) (ترجمه ٔ علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || واجب گردیدن قول بر کسی :وقع علیهم القول . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || تیز کردن به فسان : وقعته بالمیقعة. (منتهی الارب ) (آنن

خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما