26 فرهنگ

2301 مدخل


ترجمه مقاله

وقف

vaqf

۱. (فقه، حقوق) آنچه کسی از ثروت خود جدا می‌کند که در کارهای عام‌المنفعه از آن استفاده می‌کنند.
۲. اندکی درنگ کردن در بین کلام و دوباره شروع کردن.
۳. (فقه، حقوق) حبس عین ملک یا مالی و مصرف کردن منافع آن در اموری که واقف معین می‌کند.
۴. [قدیمی] ایستادن.

ورستاد

۱. موقوفه، واگذاری
۲. اهدا، بخشش، نذر، هبه
۳. افامت، توقف
۴. ایست، مکث، وقفه
۵. اختصاصدادن، منحصر کردن

endowment, entailment