وقت گذرانیفرهنگ انتشارات معین( ~. گُ ذَ) [ ع - فا. ] (حامص .) (عا.) سپری کردن زمان به هر نحو که پیش آید.
وقت گذراندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان دن، عمر کردن، پیر شدن، زیستن، سپری کردن، مشغول بودن، طی کردن، معلق بودن فعالیت داشتن ادامه دادن
وقتلغتنامه دهخداوقت . [ وَ ] (ع اِ) هنگام . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). و آن مقداری است از روزگار و بیشتر در زمان گذشته به کار رود و جمع آن اوقات است . (منتهی الار