وفاتلغتنامه دهخداوفات . [ وَ ] (ع اِ) وفاة. مرگ . (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء). موت . فوت : مغزها از وفات تو بگداخت دیده ها در غم تو جیحون شد. مسعو