وضعیت پسِسری عرضیoccipitotransverse position, occiput transverse positionواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت جمجمهایِ جنین بهصورتیکه استخوان پسِسری به حالت عرضی در سمت حفرۀ خاصرهای راست یا چپ لگن مادر قرار گیرد
وضعیت پسِسری خلفیoccipitoposterior position, occiput posterior positionواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت جمجمهایِ جنین بهصورتیکه استخوان پسِِسری به حالت خلفی در سمت راست یا چپ لگن مادر قرار گیرد
وضعیت پسِسری قدامیoccipitoanterior position, occiput anterior positionواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت جمجمهایِ جنین بهصورتیکه استخوان پسِسری به حالت قدامی در سمت راست یا چپ لگن مادر قرار گیرد
ماهلغتنامه دهخداماه . (اِخ ) قمر. (فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ جهانگیری ). بمعنی نیر اصغر است که عربان قمر خوانند. (برهان ). قمر را گویند و به زبان دری و تبری مونک و مانک گویند. (ا
اردشیر بابکانلغتنامه دهخدااردشیر بابکان .[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ساسانی . شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن
خانوادهلغتنامه دهخداخانواده . [ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خاندان . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دودمان . خیل خانه . (ناظم الاطباء). تبار. دوده : اصیل زاده و از خانواده ٔ حرم
غاضرةلغتنامه دهخداغاضرة. [ ض ِ رَ ] (اِخ ) نام دختر جرهم که او را قیدار فرزند اسماعیل جدّ اعلای حضرت رسول اکرم (ص ) به سبب خوابی که دید به زنی گرفت و دیگر اجداد رسول اکرم (ص ) از
کلغتنامه دهخداک . (حرف ) حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی و بیست و دوم از حروف هجای عرب و یازدهم از حروف ابجد و نام آن کاف است . و در حساب جُمَّل آن را بیست گیرند و برای تشخیص