وشتیدنلغتنامه دهخداوشتیدن . [ وَ دَ ] (مص ) سوت زدن و صفیر زدن برای آب خوردن اسب . (ناظم الاطباء). رجوع به وَشْت شود.
وشتینفرهنگ نامها(تلفظ: vaštin) (وَشت = خوب ، خوش ، نیکو + ین (پسوند نسبت)) منسوب به وَشت ؛ (به مجاز) خوب و نیکو.
وشتیدنلغتنامه دهخداوشتیدن . [ وَ دَ ] (مص ) سوت زدن و صفیر زدن برای آب خوردن اسب . (ناظم الاطباء). رجوع به وَشْت شود.