26 فرهنگ

536 مدخل


ترجمه مقاله

وشت

vašt

خوب؛ خوش؛ نیکو: ◻︎ گفت ریشت شد سپید از حال گشت / خوی زشت تو نگردیده‌ست وشت (مولوی۱: ۹۹۰).

dance, well