وسیلۀ برقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یلۀ برقی هویه، آلترناتور، استارت، استپ، پُل، کلید (برق)، رله، [◄بازکننده 263]، مقره، آداپتور، یکسوکننده، آمپرمتر، آمپرسنج، احساسگر، آکومولاتور، خ
وسیلۀ برقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نزل، وسائلمنزل، یخچال، جاروبرقی، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی، اجاق برقی، تلویزیون، رادیو، وسیلۀ شنوایی، سیستم پخش، وسیلۀ ضبط، پخش ویدئو،
وسیلۀ برقیapplianceواژههای مصوب فرهنگستانابزار یا وسیلهای برقی که عمدتاً برای کاربردهای خانگی طراحی میشود متـ . برقافزار
وسیله ای برای رسیدن بهدفی یا(مخصوصا) عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باشددیکشنری فارسی به عربیبمرنغ
وسیلۀ نقلیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سیلۀ نقلیه، وسیلۀ نقلیه خصوصی، وسیلۀ نقلیه عمومی▼، خودرو، ماشین، اتومبیل▼ مترو، قطار▼
وسیلۀ شنواییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ایی، سمعک، موبایل و تلفن، هدفون، گوشی، واکیتاکی، بیسیم، مخابرات میکروفن، مگافون، بلندگو، وسیلۀ ضبط، وسیلۀ برقی
وسیلۀ اندازهگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ۀ اندازهگیری، دماسنج، میزانالحراره سرعتسنج، کیلومترشمار، مسافتسنج، عمقسنج زلزلهنگار مترونوم، ساعت الکلسنج آمپرمتر، آمپرسنج، ا
وسیلۀ شنواییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ایی، سمعک، موبایل و تلفن، هدفون، گوشی، واکیتاکی، بیسیم، مخابرات میکروفن، مگافون، بلندگو، وسیلۀ ضبط، وسیلۀ برقی
وسیلۀ اندازهگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ۀ اندازهگیری، دماسنج، میزانالحراره سرعتسنج، کیلومترشمار، مسافتسنج، عمقسنج زلزلهنگار مترونوم، ساعت الکلسنج آمپرمتر، آمپرسنج، ا
وسیلۀ ضبطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ط، دستگاه ضبطکننده، ضبط صوت، گرام، گرامافون (صفحه گرامافون)، ضبط ویدیو، دیسک گردان صندوق فروشگاه لرزهنگار دوربینفیلم
الکترونیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت کترونیک مدار برقی، مدار بسته، مدار باز، مدارچاپی، مدار مجتمع، آیسی خازن، مقاومت، ترانزیستور، دیود، ترانسفورمر رادیو، تلویزیون، پخش رادیویی، مخابرات