وسهلغتنامه دهخداوسه . [ وَ س َ / س ِ ] (اِ) چماق . عصا. (ناظم الاطباء). چوب دست . چوب دستی . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) : به وسه سر بکوب حاسد رامن بگویم اگر
پل بابا رکن الدینلغتنامه دهخداپل بابا رکن الدین . [ پ ُ ل ِ رُ نِدْ دی ] (اِخ ) این پل توسط شاه عباس ثانی در سر راه شیراز ساخته شده و آن را به اسماء مختلف مانند پل شیراز، پل خواجو ، پل گبرها
پل اﷲوردی خانلغتنامه دهخداپل اﷲوردی خان . [ پ ُ ل ِ اَل ْ لاه ْ وِ ] (اِخ ) در اسپاهان روی زاینده رود بتوسط یکی از سرداران شاه عباس ساخته شده است . طول آن 295 گز و عرض 12 گز دارای 34 پای
خوردنلغتنامه دهخداخوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص ) از گلو فرودادن و بلعیدن غذا و طعام و جز آن . (ناظم الاطباء). اوباریدن . بلع کردن . اکل . تناول . جاویدن چیزی جامد. (یادداشت مو
تخت شاهلغتنامه دهخداتخت شاه . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیایی در بخش اسدآباد شهرستان همدان است که در سی وسه هزارگزی جنوب هوله قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 218 تن سکنه دار
جدیدلغتنامه دهخداجدید. [ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای بلوک صمکان فارس . این بلوک در طرف مایل بجنوب شرقی شیراز در بیست وسه فرسخی واقع شده و محصول آن غله و خرما و لیمو و پنبه