وسطرلغتنامه دهخداوسطر. [ ] (اِخ ) دهی است جزو بخش شهریار شهرستان تهران ، جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 149 تن . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندرقند، باغات انگور و شغل اهال
وسترکلغتنامه دهخداوسترک . [ وَ رَ / وَ ت َ رَ ] (اِ) وسترنگ . بن گل سرخ که پس از افتادن برگهای گل باقی مانده و سرخ میگردد. (ناظم الاطباء).
وستریوشلغتنامه دهخداوستریوش . [ وَ ] (اِ) واستریوش . (فرهنگ فارسی معین ). کشاورز، و آن یکی از طبقات چهارگانه ٔ عهد ساسانی به شمار میرفته . (فرهنگ فارسی معین ).
وستریوش بدلغتنامه دهخداوستریوش بد. [ وَ ب َ ] (پهلوی ، اِ مرکب ) وستریوش بذ. رئیس طبقه ٔ کشاورزان (در عهد ساسانی ). (فرهنگ فارسی معین ).