لغتنامه دهخدا
وزغة. [ وَ زَ غ َ ] (ع اِ) سام ابرص .(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کربسه یا جانوری است شبیه کربسه و بدانجهت به این نام خوانده شده که سبک و چست و تیزحرکت است . (منتهی الارب ). یکی از گونه های مارمولک . (فرهنگ فارسی معین ). ج ، وَزَغ ، اوزاغ ، وِزغان ، وِزاغ ، اِزغان . (منتهی