ورمنلغتنامه دهخداورمن . [ وَ م َ ] (هزوارش ، ضمیر) به لغت ژند و پاژند به معنی او باشد که ضمیر غائب است و به عربی هو میگویند. (ناظم الاطباء) (برهان ) .
ورم (آماس)گویش اصفهانی تکیه ای: vây / varam طاری: veram / âmâs طامه ای: varam طرقی: veram / vây کشه ای: varam نطنزی: varam
ورم بیضهگویش اصفهانی تکیه ای: -------- طاری: fatx طامه ای: fatx طرقی: qori / fatx کشه ای: fatx نطنزی: fatx / qori
روتلندلغتنامه دهخداروتلند. [ ل َ ] (اِخ ) نام شهری است در ایالت ورمنت از کشورهای متحده ٔ امریکا.مطابق سرشماری 1950 م . دارای 17659 تن جمعیت است .
ماساچوستلغتنامه دهخداماساچوست . [س ِ ] (اِخ ) ماساچوستس . ایالتی است که در شمال شرقی ایالات متحده ٔ آمریکا واقعاست و از ایالات اصلی ممالک متحده ٔ امریکا بشمار می رود. از طرف شمال به
خانم آبادلغتنامه دهخداخانم آباد. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکز شهرستان کرمانشاهان . واقع در 43 هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و کنار شوسه ٔ سنندج . ناحیه ای است
حجرالدملغتنامه دهخداحجرالدم . [ ح َ ج َ رُدْ دَ ] (ع اِ مرکب ) حجرالطور. شابانگ . شادنه . شادنج . حجر هندی . بیدوند. شاهدانج گاورسی . حجر الطور عدسیة. صاحب ذخیره گوید: حجرالدم شاهد